محل تبلیغات شما

دو هفته تموم وقت تلف کردن داشتیم حالا به ترتیب روز رو میگم:

شنبه هفته گذشته: رفتیم مدرسه چیزای خوبی یادگرفتیم، ریاضی جالبی بود، خلاصه با نم بارون کمی که میومد، خیلی لذت بردیم.

تو خونه هیچ کاری نداشتیم، ولی من وقتمو صرف نوشتن برا  داستانم تو سایت نگاه دانلود کردم  و  چندن از این وضعیت خوشم نمیومد.

یکشنبه:

 صبح توی سرما بیدار شدیم، این سرما ها رو تو برف دوست داشتم ،ولی خب نه برفی نه بارونی و فقط سرمای محض.بهم خبر دادن خواهرم هم از آلمان بالاخره اومد،سفر چار روزه ای که برای ارائه مطالبی مانند رباتیک، مکاترونیک و بود تا ببینه می تونه داخل اون دانشگاه درس بخونه یا نه. شما هم براش دعا کنید تا قبول بشه. مما هم که رفتیم مدرسه، طبق معمول درس خوندیم و برگشتیم، عصر رو هم صرف چیزای بی ارزشی کردیم

دو شنبه:

رفتم مدرسه، کارنامه ها رو دادن، همه رو خیلی خوب شده بودم ، ریاضی نداشتیم ، پس درسای چندان قابل توجهی هم نداشتیم که بخوام چندتن توضیح زیادی بدم. کل مدت درحال بازی شجاعت و حقیقت بودیم ، که توضیحش چندان لذت بخش  نیست.

سه شنبه ، چارشنبه که رسما هیچ کاری نکردیم.

پنجشنبه، جمعه، شنبه یکشنبه ، دو شنبه کلا خواب بودم، سرما خوردگی شدیدی داشتم و هیچ کاری هم نمی تونستم بکنم.

می رسیم به امروز:

صبح بیدار شدیم، حالمان انقدر بد بود که دیگه زور بلند شدن هم نداشتم، به مادر گفتیم، زنگ زد مدرسه امروز فردام رو مجاز کرد.

نمره این هفته ای شونزده: یک نمره نا قابل.

نتیجه گیری: توبه فوتبال از هر نوع


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها